پرگل بخشعلی پور

  • 1395/08/11 - 07:50
  • - تعداد بازدید: 1755
  • زمان مطالعه : 1 دقیقه
سمینار مقدماتی 1394

پرگل بخشعلی پور

سال 94 بود که مادرم به این سمینار ها دعوت شد و در سمینار مقدماتی شرکت کرد ، من خیلی میونه ای با این سمینار ها نداشتم اون موقع چون به تجربه دیده بودم ...

پرگل بخشعلی پور

سال 94 بود که مادرم به این سمینار ها دعوت شد و در سمینار مقدماتی شرکت کرد ، من خیلی میونه ای با این سمینار ها نداشتم اون موقع چون به تجربه دیده بودم که برای یک مدت کوتاه موثره و بعد تاثیرش را از دست میده ، ولی به مرور که مادرم میرفت جلو متوجه تغییراتی توی همه ارتباطاتش خصوصا با خودم دیدم که چقدر مقتدر تر باهام رفتار می کنه یعنی علاوه بر اینکه عشق مادری رو داره از حالت دستور دادن و مجبور کردن خارج شده و اجازه میده خودم انتخاب کنم و هزینه هاش رو بدم و با این حال من خیلی ازش این رو می گرفتم که در عین اینکه اجازه میده خودم انتخاب کنم خیلی هم حمایتم میکنه . خلاصه من هم تصمیم گرفتم معارفه رو بیام و وارد اونجا که شدم و افراد رو که دیدم همون لحظات اول خیلی حس عشق و همبستگی رو از اون افراد می گرفتم و وقتی ثبت نام کردم و آمدم برای سمینار مقدماتی تازه اونجا بود که فهمیدم که تمام زندگی من پر از توقع و انتظار از دیگرانه و یک گوشه نشستم و همش از دیگران توقع دارم ، و جلسه ششم که شد و خودم رو نگاه کردم دیدم شروع کردم به حرکت کردن و نقش خودم رو تو زندگی بازی کردن و به جای انتظار از دیگران از بودنشون در کنارم لذت می برم و به جای توقع، ازشون حمایت می گیرم و خودم هستم که شروع کردم به ساختن زندگیم و در این راه سخت و چالش بر انگیز با تمام سختیاش رضایتمند بودم و البته تنها نبودم و همه افراد اونجا حس میکردم دارن حمایتم میکنند و یک نفر در این راه همراه من بود که حامی من و همراه من و خیلی جا ها که کم میاوردم حمایتم میکرد ، من الان جایی که تو زندگیم ایستادم رو و توی مسیر رشد بودنم رو مدیون این مجموعه و مربیان همه یاورانش هستم سپاس فراوان

  • گروه خبری : تجربه ها,سمینار مقدماتی
  • کد خبر : 1000
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید