سلام به همه عزیزان
امروز بعد از مدتها و با قرار از پیش تعیین شده باید مبلغی رو از فردی بابت تمدید اجازه منزل می گرفتم و به سختی و گفتگوی ارزشی و درخواستی که ازش داشتم و قولی که به صاحبخانه دادم،از پانزدهم مرداد تا اول شهریور زمان گرفتم و ایشون هم بر اساس قول من جای دیگه قول داده بود.
امروز قرار رسید و با فردی که قرار بود پول بده تماس گرفتم و گفت نمیتونه پرداختی داشته باشه که تو همون لحظه فشار روحی و عصبی بسیار شدیدی به من وارد شد که خودم و در معرض سکته دیدم و روحیم و باختم.
حالم خیلی خراب بود و تو ماشین نشسته بودم و نمیتونستم تکون بخورم.
تصمیم گرفتم مستقیم برم بازار معاملات ماشین و ماشینم و بفروشم.
بعد هوشیار وضعیتم و قلابی که توش افتادم شدم و با خودم گفتم محمد اوضاع همینی که میبینی و باید ببینی حالا چی؟
سریعا مجدد با فردی که قرار بود پول پرداخت کنه یه قرار و ترتیب دادم (ایشون تو محل کار من هستن) و با ایجاد زمینه رابطه خوب و گفتگوی ارزشی و با گفتار مؤثر شرایط سختی که توش قرار گرفتم و مطرح کردم. ایشون هم صحبتهایی داشت که خوب شنیدمشون و در خلال گفتگو با تکرار گفتگوهاشون باعث شدم بگیره که من گرفتم چی میگه و در نهایت این گفتگو به قول و درخواستی ختم شد که ارزشش و دست آوردش برای من دریافت چک روز به مبلغ درخواستیم بود و در پایان هم ازش بابت این مورد و پرداخت وجه و وقتی که گذاشته قدردانی کردم.
ممنون که منو خوندین.